Monday، ۱۳ Ordibehesht ۱۴۰۰
دفترچههای سفرنامه میسی دناوی، وبسایت mashable
ما غروب خانه پارلمان را با کلود مونه تماشا کردهایم. چشمانداز پاریس را از اتاق ونگوگ دیدهایم، در شبِ کافهتراس نشستهایم، ما طنجه را از پنجرهی هنری ماتیس دیدهایم و دقیقا میدانیم بهترین نمای تماشای شهر دلف[۱] چه شکلیست.
غروب خانه پارلمان، کلود مونه، ۱۹۰۳
چشمانداز پاریس از اتاق ونگوگ، ۱۸۸۷
کافهتراس در شب اثر ونسان ونگوگ کنار عکسی از همان کافه در فرانسه
پنجرهای به طنجه، هنری ماتیس، ۱۹۱۲
نمایی از شهر دلف، یوهانس ورمر،۱۶۶۰
اینکه ما میتوانیم جهان را از خلال نقاشیها صمیمانهتر، خلاقانهتر و با جزئیات قابل تأملتری ببینیم، به زمانهای قبل برمیگردد. زمانیکه طراحی و نقاشی بهترین راه مستندکردن مکانها بود. مثلا در قرون وسطی در سفرهای اکتشافی اغلب هنرمندانی همراه تیم اکتشاف بودند تا دفترچههای طراحیشان را با طراحیها و نقاشیها از مقصدهای نو پر کنند. نقاشی، مثل یک رسانهی جمعی، تصویر مشترکی از مکانهای دور و گاهی غیرقابل دسترس برای مردم درست میکرد و آن مکان دور را برایشان زنده میکرد و به جهان واقعی میآورد. نقاشی، سندی بود که جهان را به مردم نشان میداد و بستری برای ادراک فضاهای بهچشمنادیده بود.
شرح سفر کنستانس به اورشلیم، ۱۴۸۷
درحالیکه جهانگردان به خاطر سفر کردن نقاشی میکردند، هنرمندان به خاطر خود نقاشی سفر میکردند. ویلیام ترنر، منظرهپرداز بزرگ قرن نوزدهم، ایتالیا را در پردههای منظرهپردازانی چون پوسن و کلود دیده بود. اما سفرکردن ترنر در ۱۸۱۹ به ایتالیا و تماشای همان مناظر و چشماندازها تاثیر بسیاری روی او گذاشت. ترنر سفرنامهای تصویری از رم و ونیز نقاشی کرد. یک دفترچه کوچک، پر از طرحوارههای آبرنگی.
قلعه dell'Ovo، ویلیام ترنر، ۱۸۱۹
کاخ سنتآنجلو، ویلیام ترنر، ایتالیا، ۱۸۱۹
کلوسئوم، ویلیام ترنر، رم، ۱۸۱۹
سفرکردن برای ترنر یک اصل بود. در روزگاری که سفرکردن مشکل و زمانبر بود، او با ۵۶ تور مسافرتی به سفر رفت و ۳۰۰ سفرنامهی رنگی در قالب دفترچههایی جیبی بر جا گذاشت. رنگ اصلیترین رکن سفرنامههای ترنر است. با رنگ است که نور را روی کاغذ میسازد و یا حالات و هیجانات طبیعت را پیش روی ما میگذارد و ما طوفان خشمگین و غروب خورشید و سبزی جنگلها و دریای خروشان را احساس میکنیم.
دفترچههای ویلیام ترنر
این روزها برخی از اهل سفر باز از گوشی موبایل به دفترچه بازگشتهاند. شاید دلزدگی از شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام یا اسنپچت و استفاده مکرر از دوربین تلفن همراه، آنها را تشویق کرده تا مثل گذشتهها، تمام دنیایی را که در سفر تجربه میکنند در دفترچهای ثبت کنند. شیوهای که به مراتب شخصیتر از عکاسی با دوربین است. باعث میشود خلاقتر ببینیم، به جزئیات توجه کنیم و سفرمان را تماما به خاطر بسپاریم. تجربهای ماندگار و عمیق داشته باشیم که بر پایهی احساس حضور ما در فضای بهخصوصی شکل گرفته است. از همه مهمتر مجبورمان میکند صبر کنیم و زمان بگذاریم، چراکه تأمل از صبر و تمرکز میآید.
رالف پاتس[۲]، سفرنامهنویس مشهور امریکایی در وبلاگش مینویسد: «من وقتی در جادهام دوست دارم نقاشی بکشم. حتی اگر یک دوربین دیجیتال مناسب همراهم باشد. شما هیچ کدام از صحنهها، اشیا و افراد را نمیتوانید تنها با فشار دادن دکمهی شاتر دوربینتان از نو خلق کنید. برای من نقاشیکردن حس صمیمیتری دارد زیرا شما متوجه جزئیاتی میشوید که موقع عکسگرفتن نادیده گرفته میشوند. لازم نیست همه قلمموها و رنگهایتان را همراه داشته باشید. من معمولا یک مداد، پاککنی با نوک تیز و سهرنگ خودکار ژلهای همراه میبرم. برای سفرهایی که ترجیح میدهم نقاشی کنم، یک دفترچه طراحی و جعبه کوچک آبرنگ همراه خود میبرم. رنگهای آبرنگ میتوانند تیوپی یا خشک باشند که برای همراهداشتن در سفر مناسبتر است و فقط با افزودن مقداری آب میتوان دوباره از آنها استفاده کرد و دقیقا به همین دلیل است که آبرنگ را به مدتی طولانی میتوان در جادهها به همراه داشت...»[۳].
میسی دناوی[۴]، هنرمند امریکایی نُه سال است که در دفترچههای جیبی مولسکین، سفرنامهاش را با رنگ اکریلیک نقاشی میکند. او پس از ترک امریکا در سال ۲۰۱۳ برای تحصیل در ترکیه، تصمیم گرفت با نقاشی لحظات و خاطراتش در یک دفترچه، ماجراهای سفر خود را ثبت کند. او پیش از این دفترچه خاطرات داشت اما چون داشتن دفترچه جیبیِ طراحی برای دانشجویان اجباری بود، تصمیم گرفت طرحزدن سفرنامههایش را شروع کند.
وبسایت Mashable از طریق ایمیل با میسی دناوی گپی زده تا دربارهی کارهای هنریاش از او بپرسد.
دناوی در جواب گفته «انتظار نداشته که پس از فارغالتحصیلی این کار را ادامه دهد اما نقل مکان کردنش به بروکلین باعث شده بفهمد که دفترچهی مولسکین همان استدیوی کوچکش است که همه چیز را به راحتی درخود جای میدهد. هنگامی که سفرکردن را آغاز کرده، به پرکردن تصویری دفترچه خاطراتش ادامه داده تا جایی که دیگر دفترچههایش مختص ثبت پیشطرحهایش نیستند. بلکه هر صفحه یک نقاشی تمام و کمال است و حالا به این دفترچهها به چشم یادداشتهای تصویری سفرهایش نگاه میکند. او میگوید که در دبیرستان همیشه دوست داشته سفرنامهنویسی کند و حالا دفترچههایش نمودی از آن رویای قدیمی هستند. "من سعی میکنم وقتی نقاشی میکنم به بیننده خودم فکر نکنم اما هنگام نوشتن، مخاطب را در نظر میگیرم". یادداشتهای تصویری او از نیویورک تا استانبول، صحرای مراکش تا پاریس را به تصویر میکشد و با یادداشتهای دستنویسی همراه است»[۵].
برگی از دفترچه میسی دناوی
برگی از دفترچه میسی دناوی
برگی از دفترچه میسی دناوی
برگی از دفترچه میسی دناوی
دینا برودسکی[۶] دیگر هنرمندیست که سفرنامههایش را خاص خود ثبت میکند. نه در اینستاگرام یا اسنپچت، که در دفترچه یادداشت همراهش. او از مکانهایی که دیدن کرده طرحهایی کشیده که با شکل خاص نوشتنِ افکارش همراه شده است. نتیجه این همنشینی طرح و خط، دفترچهای ست که میتواند بسیار الهامبخش باشد
هیدی آنالیزس[۷] امریکایی، دیگر هنرمندی ست که شیوهی خلاقانهای برای نقاشی گشتوگذارهایش ابداع کرده. او در سفرهایش به سراسر امریکا تنها جعبه کوچکی را با خود میبرد که هم جعبه رنگ است و هم بوم نقاشیاش[۸].
اثر هیدی آنالیس
اثر هیدی آنالیس
اثر هیدی آنالیس
اثر هیدی آنالیس
پانویس:
۱. Delft
۲. Rolf Potts
۳. https://www.vagablogging.net
۴. Missy Dunaway
۵. https://mashable.com
۶. Dina Brodsky
۷. Heidi Annalise
۸.https://imgur.com