شما روی هر طراحی در هر صفحه کاغذ سخت کار میکنید. پیشطرحهایتان دقیق هستند و ترکیببندی فکرشدهای دارند و شما از قصد آن را میکشید. هر صفحه مثل قطعهای از کارنامه هنری شماست و دفترطراحی مثل کتاب مقدس است. به هر صفحه بسیار توجه میکنید و دوست دارید صفحات و نقاشیهای بینقص را ورق بزنید و دفترطراحیتان را به رخ دیگران بکشید. اگر احیانا اشتباهی مرتکب شوید، نقاشی خط میخورد، صفحه پاره و دورریخته میشود یا بدتر اینکه دفترطراحی را کاملا کنار میگذارید چون «طراحی بد یعنی اینکه من هنرمند بدی هستم» و وقتی با دفترهای قدیمیتان مواجه میشوید، آنها را دور میریزید چون «حالا هنرمند بهتری شدهاید».
آتلیه فرانسیس بیکن
دفترطراحی شما برای تمرین است و کارنامه هنریتان نیست. هر صفحه فرصتی است برای کندوکاوکردن، آزمایشکردن، کثیفکاری، تکرار و تمرین کردن. هر طراحی که کامل میکنید، نمایانگر چیزی است که یاد گرفتهاید. ابزاری، تکنیکی، کاری که دفعه بعد نباید انجام دهید... تمام هدف دفترطراحی نقصداشتن است. اگر طراحیهای «بد» در آن وجود نداشته باشد یعنی شما به اندازه کافی به خود فشار نمیآورید و مانع از این میشوید که چیزهای جدید یاد بگیرید چون ممکن است شکست بخورید. تمرکز روی یک سبک یا یک موضوع مشکلی ندارد، اما وقتی هرگز تجربه نمیکنید، یادگیری چیزهای جدیدی که باعث پیشرفت شما میشوند را از دست میدهید. این مسئله حتی درباره حوزهای که فکر میکنید در آن مهارت دارید هم صدق میکند.
برگی از دفترچهطراحی لئوناردو داوینچی
۱. یک دفترطراحی خالی بردارید و روی جلدش با حروف بزرگ بنویسید: «اشتباهات». مهم است که این کلمه را "بزرگ" روی "جلد" بنویسید چون شما خودتان را آموزش میدهید که درباره دفترچه طراحیتان متفاوت فکر کنید. اینگونه شما به خودتان و هرکسی که دفترطراحیتان را ببیند اعلام میکنید که این دفتر بینقص نیست.
۲. اگر شما همیشه هر طراحی را تمام میکنید، بعضی از آنها را ناتمام رها کنید. شما نیاز دارید یاد بگیرید که با کار ناتمام و ناقص مشکلی نداشته باشید.
۳. اگر شما هیچوقت طراحیها را تمام نمیکنید چون آنها ممکن است بد از آب در بیایند یا شما از مسیری که رفتید ناخشنود باشید، سعی کنید تمامشان کنید. اینکه با مقاومت دربرابر کاری که ۱۰۰٪ از آن راضی نیستید به خودتان فشار بیاورید کمک میکند شما رشد کنید! کسی چه میداند، شما ممکن است خودتان را غافلگیر کنید!
۴. کثیفکاری کنید. شستهرفته طراحی نکنید. با زغال طراحی کنید و انگشتانتان را کثیف کنید. صفحات را لکهدار کنید. طراحی حالت انجام دهید، سعی کنید اگر بهطورمعمول کُند طراحی میکنید، سریع انجامش دهید و اگر معمولا سریع طراحی میکنید، کند انجامش دهید. بیرون منطقهامن خود بایستید و به شیوههایی طراحی کنید که بهطورمعمول ترجیح نمیدادید مثل بلندنکردن مداد از روی کاغذ حین طراحی یا استفادهکردن از دست غیرمسلط.
۵. به چیزهایی فکر کنید که دوست ندارید طراحی کنید یا آنچه نمیتوانید طراحی کنید. آنها را دهها بار طراحی کنید.
۶. به چیزهایی که دوست دارید طراحی کنید فکر کنید. حالا سعی کنید آنها را بد بکشید. چیزها را بدون تناسب بکشید، چیزهایی اضافه کنید که نباید آنجا باشند. چیزهایی را که باید، کم کنید و چیزهای دیگری اضافه کنید.
۷. اگر تمامکردن یک دفترطراحی برای شما تا ابد طول میکشد (یا شما هیچوقت یک دفتر طراحی را تمام نمیکنید)، یک جدول زمانی تعیین کنید. «من بر اساس تاریخ هر روز در دفترطراحیام نقاشی میکنم».
برگی از دفترطراحی هنری ماتیس
در آخر، بزرگترین تأسف من در رابطه با طراحی این است که دفترطراحیهای قدیمی خود را دور انداختم. واقعا آرزو میکنم کاش حالا آنها را داشتم تا بتوانم ببینم که چطور ایدههای قدیمی را پرورش دادهام و ایدههایم را با وقتی که جوانتر بودم و به حرف دیگران اهمیتی نمیدادم، مقایسه کنم.حالا همهچیز از دست رفته است
هرگز دفترهای طراحی خود را دور نریزید. لازم نیست آنها را به کسی نشان دهید اما آنها را نگه دارید. شاید آنها را الان نخواهید اما شاید بعدا یکی از اعضای خانواده یا خودتان سراغشان را بگیرید. فکر میکنم خیلی خوب است که یک مادر یا پدر دفتر قدیمی خود را برای بچههایشان به جا بگذارند.
دفترطراحی برای تمرین است و نه کارنامه هنری تمامشده. کندوکاو کنید و تکرار کنید تا به هنرمند بهتری تبدیل شوید.
برگی از دفترطراحی باربارا هپورث
منبع: medium.com