سفر به جزیره‌ی گنج: درباره‌ سفرنامه‌نویسی

Sunday، ۵ Ordibehesht ۱۴۰۰

نقشه‌ی گنج انیمیشن «جزیره‌ی گنج» الهام‌گرفته از رمان رابرت لویی استیونسن

«از من خواسته‌اند که هر چه درباره‌ی جزیره‌ی گنج می‌دانم از اول تا آخر بنویسم. برای همین هم چیزی را از قلم نمی‌اندازم. ماجرای من موقعی شروع شد که پدرم هنوز مسافرخانه‌ی آدمیرال بن‌بو را اداره می‌کرد و این همان موقعی بود که دریانوردی پیر، برای اولین‌بار به مسافرخانه‌ی ما آمد...» (جزیره‌ی گنج/ ترجمه‌ی محسن سلیمانی/ نشر افق)

جزیره‌ گنج استیونسن

بله اولین سطرهای یکی از هیجان‌انگیزترین کتاب‌های دوره‌ی نوجوانی ما با همین عبارات آغاز می‌شود. کتابی که رابرت لویی استیونسن جوان که هنوز نویسنده‌ای گمنام بود، بعد از بازگشت از اولین سفرش از امریکا نوشت. در یک شب تابستانی، که بخاطر بدی هوا با خانواده‌اش در خانه مانده بودند برای سرگرم‌کردن پسرخوانده‌ دوازده‌ساله‌ی خود از ایده‌ یک نقشه‌ی مخفی به عنوان اساس داستانی درباره‌ گنج پنهان استفاده کرد و برای ساختن قصه از سفرهای دوران کودکی خود به دریا الهام گرفت و داستانی ماجراجویانه نوشت که به یکی از محبوب‌ترین داستان‌های دزدی دریایی به تمام دوران تبدیل شد[۱]

جیم هاوکینز دوازده ساله‌ با نقشه‌ جزیره‌ی گنج و به قصد پیداکردن آن راهی می‌شود اما خود رابرت‌لویی‌استیونسن سفرکردن را برای پیداکردن سرزمینی که از نظر آب‌وهوا با مزاج ضعیف و تن رنجور او سازگار باشد آغاز کرد و پس از سیر و سیاحت در آلمان، فرانسه، اسکاتلند، امریکا و هونولولو، سرانجام سرزمین دلخواهش را پیدا کرد و تا آخر عمرش در ساموآ (مجمع‌الجزایری خوش آب‌وهوا و پرنعمت در جنوب اقیانوس آرام) ماند.

دست‌خط رابرت لویی استیونسن

نقشه گنج/ طراحی رابرت لویی استیونسن

آیا دوره‌ی سفرنامه‌نویسی گذشته است؟

در عصر پیش از وسایل ارتباط جمعی، سفرنامه‌ها یکی از معدود راه‌های بشر برای شناخت دیگر شهرها و کشورهای جهان به شمار می‌رفت. مثلا سفرنامه‌ی مارکوپولو باعث شد اروپاییان با آسیای شرقی و چین با ناباوری فراوان آشنا شوند. امروز اما، که هر کدام از ما می‌توانیم به آسانی اطلاعات مورد نیازمان از شهری که به آن سفر خواهیم کرد را به دست آوریم، سفرنامه‌نویسی چه فایده‌ای دارد؟

نقشه جهان مربوط به قرن پانزدهم میلادی که توسط کاردینال استفانو بورگیا در سال ۱۷۹۴ برای شهر Velletri خریداری شد

گسترش بیش از حد اطلاعات در اینترنت و منابعی که می‌توانیم از آن‌ها اطلاعات موثق و کافی برای سفر به دست آوریم ممکن است باعث سردرگمی ما شوند. احتمالا برای شما هم پیش آمده باشد که علاوه بر جست‌وجو در گوگل، از دوست یا آشنایی که آن شهر سفر کرده هم سوالاتی بپرسید. تجربه‌‌‌ او می‌تواند برای شما ملموس‌تر و راهگشاتر باشد. انگار بتوانید شهر را از زاویه‌دید نزدیک‌تری ببینید و در جریان جزئیاتی انسانی و واقعی قرار بگیرید که در سایت‌های راهنمای گردشگری پیدا نخواهید کرد. برای همین، سفرنامه‌نوشتن هر کدام از ما می‌تواند برای زنجیره‌ای از دوستان و آشنایانمان بسیار مفید باشد.

وقتی از سفری باز می‌گردیم، خاطراتمان را با جزئیاتی به یاد می‌آوریم که ممکن است سال بعد و سال‌های بعد از آن کمرنگ‌تر شوند و به تصویری کلی تبدیل شوند یا حتی مخدوش گردند. با گذشت زمان، مرور آن جزئیاتی که ممکن است از خاطراتمان برود برایمان به مراتب دلچسب‌تر خواهد بود، گویی باز به آن سفر برویم. اما این بار سفری نه فقط به مکانی دیگر، بلکه به زمانی دیگر هم، به گذشته‌ی خودمان.

طوری بنویسیم که برای دیگران و برای خودِ سال‌های بعدمان مفید و خواندنی باشد. نوشتن درباره‌ی سفرهایی که رفتیم دوستان و آشنایانمان و شاید کسانی که نمی‌شناسیم را با تجربیات ما همراه کند و آن‌ها را تشویق ‌کند برای سفرهایی که در آینده می‌خواهند بروند رویاپردازی و برنامه‌ریزی کنند.

اثر پیر بنارد

برای سفرنامه‌نوشتن چه کنیم؟

خوب است که در سفر یک دفترچه‌یادداشت کوچک به همراه داشته باشیم تا مشاهداتمان را یادداشت کنیم. می‌توانیم از تلفن همراهمان نیز برای این یادداشت‌برداری استفاده کنیم یا اگر وقت کافی برای نوشتن نداریم، می‌توانیم ضبط کنیم. شاید جمع‌کردن بروشورها، نقشه‌های گردشگری و راهنماهای مختلف هم برای نوشتن سفرنامه در مرحله‌ی بعدی کاربردی باشند.

برخلاف آنچه تصور می‌شود، نیازی نیست از بناهای تاریخی یا مکان‌های معروفی که هر کسی با جست‌وجو در گوگل می‌تواند آن را ببیند عکس بگیریم. عکس‌ها باید شخصی‌تر باشند و دیگران را مستقیماً به تجربه‌ی ما وصل کنند. جزئیاتی که در خیابان‌ها به چشممان می‌آید، مردم، مغازه‌ها، غذاها، رستوران‌ها، طبیعت و... می‌توانند از این موارد باشند. حتی جزئیاتی از زندگی شخصیمان در هتل یا ماشین. حواسمان باشد که عکاسیِ بیش از حد بین ما و تجربه‌مان، بین ما و منظره‌ی پیش رویمان فاصله نیاندازد. و الا مثل اغلب گردشگران به جای خودمان، برای دوربینمان سفر می‌کنیم و از درک عمیق اتفاقات بازمی‌مانیم.

عکس از مارتین پار

قدم اول: بازبینی اطلاعاتی که جمع کرده‌ایم

وقتی به خانه برگشتیم، زمانی را برای مرور یادداشت‌ها، فایل‌های صوتی و عکس‌ها بگذاریم و آن‌ها را بر اساس تاریخ مرتب کنیم. از بین عکس‌هایی که گرفتیم، بهترین‌ها را برای جای دادن در سفرنامه‌مان انتخاب کنیم.

قدم دوم: چه بنویسیم؟

برای شروع، ساده‌ترین راه این است که تصور کنیم می‌خواهیم خاطرات سفرمان را برای دوستانمان بگوییم. سفرنامه توصیفات واضح از مکانی است که به آن سفر می‌کنیم، شرح تجربیات ذهنی بازدید از یک مکان تفسیر آگاهانه درباره یک مکان (تاریخ و فرهنگ آن) و شرح تعاملات ما با مردم محلی. بیش از هر چیز، یک سفرنامه باید داستانی را بیان کند. سفرنامه ما در هر بخش می‌تواند دارای تعدادی تصاویر از هرآنچه باشد که راجع به آن‌ها اطلاعات می‌دهیم. معایب سفرمان در هر بخش را هم یاددشت کنیم. (افکار، اشتباهات ما، ترس‌ها). فراموش نکنیم که سفرنامه‌ی ما، سفرنامه‌ی «ما» است. ما با ذهن خالی در مورد مکانی که از آن غایبیم نمی‌نویسیم، بلکه چشم و گوش و عواطفی هستیم که در حال تجربه‌ی جهانی جدید هستیم. سفرنامه‌ی ما همانقدر که کاووشی درباره‌ی محل سفر است، کاووشی هم در خود ماست. برای شناختن ابعادی مغفول‌مانده از خودمان. همزمان برای نوشتن سفرنامه‌ای درخور لازم است با گشودگی و خالی از تعصب سفر کنیم و با همذات‌پنداری و انصاف بنویسیم.

قدم سوم: مواد لازم

سعی کنیم در سفرنامه‌مان به این سوال‌ها پاسخ دهیم:

جغرافیا و راه‌های دسترسی:

موقعیت جغرافیایی این شهر چگونه است؟ با چه وسیله‌ی نقلیه‌ای به این مکان سفر کردیم؟ دیگر راه‌های سفر به این شهر چیست؟ آب‌وهوا چگونه بود؟

اسکان:

در چه هتل، اقامتگاه بومگردی یا هاستلی اقامت داشتیم؟ هزینه‌ها، بهداشت، برخورد کارکنان و محیط اقامتگاهمان چطور بود؟ دسترسی اقامتگاه ما به مراکز درمانی، سوپرمارکت‌ها و مراکز گردشگری چطور بود؟

مردم:

درباره‌ی لهجه مردم بنویسیم. درباره زبان بدنشان، لباسشان، رنگ‌هایی که می‌پوشند. از جزئیات نامنتظره‌ی سفر، از برخورد مردم، راننده‌ها، محلیان بنویسیم. اگر مقدور بود سر صحبت را با محلیان باز کنیم. کسانی که بهشان نیاز داریم، یعنی فروشنده‌ها و راننده‌ها و ... افراد مناسبی برای این کار هستند. از این گفت‌وگوها بنویسیم. با حسن نیت بنویسیم و در عین حال آگاه باشیم که ما فقط یک گردشگریم و اطلاعات ما شاید قابل تعمیم به همه‌جای محل سفرمان و به همه‌ی اهالی آنجا نباشد. از جملات کلی و نادقیق تا جای ممکن پرهیز کنیم.

آن‌چه باید دید:

از چه جاهایی دیدن کردیم؟ مکان‌ها چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشتند؟ جاذبه‌های طبیعی چه چیزهایی بود؟ راه‌های دسترسی به آن‌ها چگونه بود؟ باید چه وسایلی همراه می‌بردیم؟ هزینه‌ی بلیط‌های بازدید، یا رفت‌وآمد به این مکان‌ها چقدر بود؟فراموش نکنیم از چیزهایی که خارج از محل‌های مشخص‌شده در راهنماهای گردشگری دیده‌ایم بنویسیم.

غذا:

از غذاهای محلی شهری که به آن سفر کرده‌ایم بنویسیم. در چه رستوران‌هایی غذا خوردیم؟ رستوران فست‌فود بود یا غذای محلی؟ محیط رستوران چگونه بود؟ آیا غذا از کیفیت خوبی برخوردار بود؟ قیمت غذاها چطور بود؟ (متوسط-کم-زیاد)

شماره‌های اضطراری

اگر به کشور دیگری سفر کرده‌ایم شماره‌ی آمبولانس، پلیس و خدمات اورژانس را ذکر کنیم. این شماره تلفن‌ها از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. نباید آن‌ها را در بند اول قرار دهیم، زیرا ممکن است خوانندگان را بترساند.

نتیجه‌گیری

در پایان، سفرنامه ما باید یک پاراگراف نتیجه‌گیری داشته باشد. ویژگی نتیجه‌گیری به هدف کلی ما بستگی دارد. در این بخش می‌توانیم از محلی‌ها یا دوستانمان برای مهمان‌نوازی تشکر کنیم یا مخاطبانمان را به بازدید از مقصد تشویق کنیم.

حالا که کرونا خانه‌نشینمان کرده دفتری بردارید و از سفرهای گذشته بنویسید. اگر وقت بگذاریم و نیک بنگریم پیش‌پاافتاده‌ترین تجربیات ما از سفرهایمان گنج‌های ریز و درشتی است که نزدمان پنهان مانده است. با نوشتن بیرونشان می‌آوریم و گرد و غبارشان را می‌گیریم و جلایشان می‌دهیم. به امید روزی که باز بار سفر ببندیم و دل به جاده بسپاریم.

پانوشت:

۱.stevensonmuseum.org