«داشتن دفتر برای من کاری رو میکنه که گفتن جملهٔ «عه یادم اومد» وقتی تلاش میکنی تا یادت بیاری. انگار هست که یادت نره میتونی به خصوصیترین حالت ممکن از پس لحظههای کشدار، راحتتر بر بیای. خیلی وقتا تصویری که روشون دیده میشه با دلیلی که همون تصویر کشیده شده یکی نیست. درواقع برآیندی هستن از چیزی که اون لحظه به من گذشته. این دفترها همزمان جز ماجرا، شاهد ماجرا و حتی خودشون دلیلی برای شکلگیری بستر کلی ماجرا هستن.»